معنی کارگردان لهستانی
حل جدول
وایدا
رود لهستانی
اُدِر
ادر
آهنگساز لهستانی
اینیاسپاد روسکی، نیکولاس کرساکف
فیلمساز لهستانی
وایدا
بانوی دانشمند لهستانی
ماری کوری
اخترشناس بزرگ لهستانی
کوپرنیک
ستارهشناس بزرگ لهستانی
کوپرنیک
فارسی به آلمانی
Polieren, Politur (f), Polnisch, Putzen, Schliff (m)
فارسی به عربی
ثقل
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به لهستان: از مردم لهستان اهل لهستان.
سخن بزرگان
داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت.
ماهی با ماهی زندگی می کند، پرنده با پرنده و آدم با آدم.
یک دروغگو می تواند دور دنیا برود، اما نمی تواند بازگردد.
لغت نامه دهخدا
کارگردان. [گ َ] (نف مرکب، اِ مرکب) کسی که کارها را روبراه میکند. مدیر. سرکار: رجل ٌ قلب، مردی کارگردان. (محمودبن عمر ربنجنی). || در تداول امروز بکسی گویند که نمایشنامه ها را به روی صحنه می آورد: کارگردان سینما و تآتر و تبلیغات. || ج، کارگردانان: کارگردانان مجلس.
اصطلاحات سینمایی
کارگردان عنصر خلاق ومدیر اصلی خلق فیلم است ومجموعه عوامل فیلم با هدایت وی وظایفشان را با هماهنگی انجام می دهند. مهمترین وظیفه ی کارگردان، انتخاب درست بازیگران، دکوپاژ صحیح وبازی گرفتن درست از بازیگران است.
واژه پیشنهادی
لئو پُلد استو کوفسکی
معادل ابجد
1052