معنی کارگردان لهستانی

فارسی به آلمانی

لهستانی

Polieren, Politur (f), Polnisch, Putzen, Schliff (m)

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

لهستانی

(صفت) منسوب به لهستان: از مردم لهستان اهل لهستان.

سخن بزرگان

مثل لهستانی

داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت.

ماهی با ماهی زندگی می کند، پرنده با پرنده و آدم با آدم.

یک دروغگو می تواند دور دنیا برود، اما نمی تواند بازگردد.

لغت نامه دهخدا

کارگردان

کارگردان. [گ َ] (نف مرکب، اِ مرکب) کسی که کارها را روبراه میکند. مدیر. سرکار: رجل ٌ قلب، مردی کارگردان. (محمودبن عمر ربنجنی). || در تداول امروز بکسی گویند که نمایشنامه ها را به روی صحنه می آورد: کارگردان سینما و تآتر و تبلیغات. || ج، کارگردانان: کارگردانان مجلس.

اصطلاحات سینمایی

کارگردان

کارگردان عنصر خلاق ومدیر اصلی خلق فیلم است ومجموعه عوامل فیلم با هدایت وی وظایفشان را با هماهنگی انجام می دهند. مهمترین وظیفه ی کارگردان، انتخاب درست بازیگران، دکوپاژ صحیح وبازی گرفتن درست از بازیگران است.

واژه پیشنهادی

آهنگساز لهستانی تبار

لئو پُلد استو کوفسکی

معادل ابجد

کارگردان لهستانی

1052

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری